دریافت کد بارش قبل از بالای وبلاگ
دریافت کد بارش قبل از بالای وبلاگ
اندوهگين افتاده است*
*-ديوان علي آهي -جلد دوم -ص 166 -167-انتشاراتخزر -تهران -----------
-----دختر غمديده -زبان حال حضرت سكينه عليها السلام------
اي پدر من در عزايت خاك بر سر ميكنم گريه ها در ماتمت اي پور حيدر مي كنم
پيكر صد چاك اكبر اوفتاده بر زمين از فراقش روزوشب من اكبر اكبر مي كنم
داده اي در راه حق شش ماهه سربازي پدر گريه بر مظلومي شهزاده اصغر مي كنم
عمه ام را ميزنند اين قوم باكعب وسنان زين الم اي جان بابا تيره معجر مي كنم
از سردردانه ات بنگر كه معجربرده اند ناله ها از ظلم اين قوم ستمگر مي كنم
جان بابا آتش اندر خيمه ها افكنده اند بين چها باشعله ي پرسوز اخگر مي كنم
عابدين در خيمه گاهسوخته افتاده است من پرستاري برآن بيمار مضطرمي كنم
دامن طفلان تو آتش گرفته اي پدر من زدامان يتيمان خامش آذر مي كنم
دوش دردامان پر مهر تو بودي جاي من امشب اندر خيمه هاي سوخته سر مي كنم
پرتو خورشيد بر جسم تو مي تابد پدر! من علاجش را به موي سايه گستر ميكنم
نسيت مرهم اي پدر تابر جراحاتت نهم اشك خود را داروي اين زخم پيكر مي كنم
معجري بر سر ندارم تا كفن پوشم تورا زين سبب رخساره از خون جگرتر ميكنم
تازيانه بر سر من اي نستم كاران زنند شكوه ي اين قوم را بر حي داورمي كنم
اي پدر سيلي زند بر صورتم شمر لعين از جفايش رو سوي قبر پيمبر مي كنم
دختر شاه حجازم من ، اسيري ميروم بار الا ها زين مصيبت خاك بر سر مي كنم
گفت :(آهي)زآه دل سازم رخ گردون سياه ياد چون از محنت آن ناز پرور مي كنم *
*-ديوان علي آهي -جلد دوم-ص 169-170-انتشارات خزر -تهران